اینم چندتا از عکسای خانم خوشگله من وقتی باباجونش هوس میکنه ببرش خانه جادویی حسابی بهت خوش گذشت و جالبه اصلا نمیخواستی بیای بیرون 1ساعت بودیم و خسته از بازی نشدی فدااای شیطنتای کودکانت بشم من ...
سه شنبه 6'2'1396ساعت30'5صبح بهترین بابابزرگ دنیا از بین مون رفت باورم نیس ک دیگه حاجی جونمو نمیبینم دلم واسه خنده هاش پر میکشه واسه مهربونی هاش خیلی ابن مدت بهم سخت گذشت و البته سخت میگذره ازوقتی گذاشتیمت توخونه ی ابدیت بدجور نسبت ب دنیا بی اهمیت شدم ادامه زندگی شده واسم 1بازی تکراری ک میدونم تهش چیه و ذوقی واسه بازی کردن ندارم و فقط مجبورم بابابزرگ خوبم آروم بخواب همیشه بیادتم ...